بزرگترها زمانی ارج و قرب داشتند. حل مسئلهی کوچکترها بودند. تکیهگاه بقیه، کتاب تاریخِ گویا، بودند. داستانگوی حرفهای، مورد اعتماد و توجه بودند.
حالا چه؟
گوشهی این دنیا تنها شدهاند. نه همدمی، نه رفتوآمدی دارند. مثل یک جعبهابزارِ زنگزدهی درب و داغان بیتوجه و درمانده شدهاند. حتا در عروسیها هم جایگاهی ندارند. اصلن عروسی دیگر جای بزرگترها نیست. بزن بکوب و دیجی اولویت است. یه شب هزار شب نمیشه.
و تمام سال پر از این یک شبهای ناتمام است. یادمان نرود، بزرگترها روزی تمام میشوند و ما در حسرتِ شنفتن جواب سوالهایمان میمانیم.
همه چی در گوگل پیدا نمیشود.